۱۳۹۱ دی ۱۰, یکشنبه

كتاب و تهاجم ها-از زبان ایلیامیم



شايعات منفي و تخريبي دشمنان خود خوانده، كه بر فرد من متمركز بود توانست بعضي از افراط گري‌هاي جنون آميز را كاهش دهد... بعد از سال 1382 هم حملات تخريبي از جانب بعضي افراد و مراكز در بارۀ بنده قوت بيشتري پيدا كرد كه همين‌ها هم باعث تشديد موضع بعضي از ال ياسين و به ميان آمدن آنها براي دفاع شد...
كتاب تعاليم در حالت متراكم دوازده جلد و در حالت معمولي بين سي تا چهل جلد است. تعاليم يك اولين سخنراني‌ها بود اما به دليل موج‌ها و انديشه‌هاي خارج از كنترلي كه بعد از چاپ اولين كتاب به وجود آمد، كتابهاي بعدي تا امروز منتشر نشده...گاهي مي‌شنيدم كه طيف‌هايي از الاهيون كتاب را تا حد يك... تقديس مي‌كنند و در كنار اين مي‌شنيدم كه مي‌گفتند فلاني رفته و كتاب را برده تا براي شما حكم الحاد و قتل بگيرد. كه البته آن مرجع رسيدگي كننده، يا افراد مشابه ديگر به اين درخواست‌ها پاسخشان منفي بود...
بعضي مي‌گفتند اين كتاب پر از كفر و بدعت و شرك است، عده‌اي از دوستان  در ال ياسين و خارج از آن، با استناد به قرآن و كتب مقدس، نظرشان اين بود كه آن كاملاً با قرآن و احاديث هم خواني دارد و سراسر آن دربارۀ خداپرستي محض است...
انتشار كتاب تعاليم به دليل دو سه نكته‌اي كه در مقدمه آن آمده بود، تبديل شد به يكي از ريشه‌هاي اختلاف و فاصلۀ بعدي با آقاي پيما الهي. لااقل نبايد براي عموم با اين لحن صحبت مي‌شد. كار ايشان فقط به اين كتاب ختم نمي‌شد بلكه متون ديگري هم توسط ايشان تهيه شده بود كه جلوي انتشار آن گرفته شد. نيت او به وضوح خوب بود اما نتيجۀ‌ كار هميشه اينطور نبود. در نظر گرفتن ظرفيت‌ها و اختلاف ظرفيت‌ها و انتخاب نگاه ميانه، مسئله مهمي است...
او مدتي بعد، به دلايل متعددي از كار نشر تعاليم خارج و رابطۀ ما به مرور ضعيف‌تر و تقريباً قطع شد. البته او كار بزرگي انجام داده بود و اين كار بزرگ، براي هميشه به ياد ماندني است اما حقوق افراد چيزي نيست كه بتوان از آن چشم پوشي كرد...
در اين دو سه سال اخير، شايعات و تهديداتي كه به نوعي به كتاب تعاليم مربوط است بيشتر و بيشتر به گوش مي‌رسد. اما اين شايعات و تهديدات سوالاتي را با خود زنده مي‌كند... اگر واقعاً كتاب تعاليم كه اولين و ساده ترين انديشه‌هاي يك پسر 23 ساله بود، اينقدر پرمسئله بود، اگر پر از بدعت و شرك و كفر بود، اگر سرشار از امواج ليبراليزم معنوي و پلوراليزم ديني بود، پس چرا وزارت ارشاد اسلامي به آن مجوز چاپ داد؟ چرا در طول يازده سال گذشته، اين همه نهادهاي فرهنگي و مذهبي در بارۀ آن تذكري بر مبناي امر به معروف و نهي از منكر ندادند ـ البته غير از تهديدها و فشارهايي كه گاهي ظاهر مي‌شد. چرا اين همه شخصيتهاي مذهبي و فرهنگي و ديده بانان اجتماعي با وجودي كه بسياري از آنها كتاب را در دست و در خانه داشتند، نقد نكردند، بلكه اكثر آنان كتاب را موافق و هم خوان با تعاليم اديان آسماني يافتند...
... اگر انديشه‌ها و تعليماتي كه در اين سالها بيان شد و اكثر ديده بانان و مسئولان فرهنگي در جريان آن بودند، اشتباه بود و اشكال داشت، چرا بنابر كلام خدا، به توصيۀ خدا و بنابر روش الهي، در اقتدا به انبياء و اولياء و به ويژه رسول خدا (ص) و ائمه اطهار (س) كسي نيامد كه با روش خدايي و قرآني و اسلامي يا به روش عقلاني و متمدنانه برخورد كند. انديشه را با انديشه‌اي نوراني‌تر جواب دهد، فكر را با فكري غني‌تر پاسخ گويد، در برابر كلام، كلامي خوبتر و هوشمندانه‌تر بياورد. فرعون كه ادعاي خدايي داشت و خود را خداي جهان معرفي مي‌كرد، خداوند عالم به موسي(ع) فرمود كه ابتدا با او به نرمي سخن بگويد و به نرمي تذكر دهد. اين، روش خداوندي است كه ما مي‌شناسيم. نرمي و محبت. حكمت و عقلانيت. من كه هرگز نعوذ بالله ادعاي خدايي يا ادعاي مقدس يا شبه مقدس ديگري نكردم بلكه بارها در سخنراني ها، نوشته‌ها و جلسات خصوصي گفتم كه بزرگترين آرزويم اينست كه تسليم خدا باشم و بارها گفتم كه قديس و مذهبي و اين و آن نيستم. براي اعلام اين حرفها تلاشهاي زيادي هم صورت گرفت. دهها بيانيه منتشر شد، صدها مرتبه در سخنراني‌ها و جلسات مختلف‌،‌ تصريح شد. پس چرا در سالهاي گذشته،‌ به بدترين و خشن ترين و زورگويانه ترين شكل ممكن با ما برخورد مي‌شد. همه برخوردها توام بود با تحريف و دروغ و شايعه سازي. مبناي برخوردها قضاوت محكوم كننده و پيشاپيش بود. اگر روش خدا با دشمن ترين دشمنان خدا مانند فرعون آنست كه به موسي (ع) مي‌فرمايد با او به زبان نرم سخن بگو، پس بايد با دوست ترين دوستان خدا چگونه برخورد كرد؟ برخورد آنها هميشه يكسان بود فرقي نداشت كه تو كي هستي اگر مي‌خواستند با كسي برخورد كنند او هر كه بود، يك روش برخورد داشتند: فحاشي و جوسازي و تهمت. دروغ و تحريف و تقبيح. شمشير و زور و نيزه. هميشه هم براي خود توجيهاتي فرصت طلبانه داشتند مثلاً مي‌گفتند اشداء علي الكفار رحماء بينهم. اما كدام كفار؟ همه زندگي، همه تعليمات، همه حرفها، همه تحقيقات و همه كارهاي ما خدا بود. كار ما بازگرداندن مردم به خدا بود و هر روز پيوسته شاهد اين اتفاق بوديم. كار ما تبليغ خدا بود و هر روز مي‌ديديم كه چگونه نام خداوند جاي خود را در زندگي مستمعان باز مي‌كند. روش آنها اين بود كه با هر كس احساس دشمني مي‌كردند به او يك برچسب مي‌زدند و سپس بر اساس همان برچسب و با خلاص كردن واهي وجدان و خاموشي خيالي تضادها و تناقض‌ها بر او مي‌تاختند. آنها حتي وقتي كه نسبت به دوستان قديمي خود هم دچار احساس ناخوشايندي مي‌شدند همين كار را مي‌كردند مثلاً مي‌گفتند كافر و منافق. هوس‌ها و هيجانات آنها پيوسته از ابزار و كلماتي ظاهراً مقدس، براي بيان خود استفاده مي‌كرد...
در بيست و سه سالگي با مردم آشكارا حرف زدم. در بارۀ خدا و فقط خدا. در بارۀ تسليم الهي و خدمت به خدا. دربارۀ ايمان و عشق به خداوند... يازده سال همۀ آنها كه بايد در جريان مي‌بودند، بودند...
لینک‌های مرتبط:
هماهنگ عمل کردن با روح و حرکت کائنات يکي از مهمترين توصيه‌هاي ایلیا میم است ,ایلیا بارها اشاره کرده است که «مسيح و مسح شدگان ديگر زنده‌اند و تعليم مي‌دهند» , تعداد شاگردان و پيروان استاد ايليا «ميم» به دهها هزار تن مي‌رسد , در بين پيروان و شاگردان ايليا از همه اقشار مردم ديده مي‏شود , از بعضي از شاگردان ايليا نيز توانايي‌هاي فوق العاده‌اي گزارش شده است , ايليا با هر دسته از مردم با روش متناسبي ارتباط برقرار مي‏کند , آموزش‌هاي ايليا «ميم» ابعاد متعددي دارد بطوري که در زمينه‌هاي مختلف زندگي انسان قابل تعميم است,آموزش‏هاي غيرآشکار و غيرعمومي ,دوره نجومي ,کتاب تعاليم حق ,تعليمات استاد ,آموزش هاي ايليا «ميم,سطح عمومي (خورشيدي) و سطح باطني ,بيانگذار الاهيسم ماهاآواتار ,اسم استاد روح الله ,تکنولوژي متافيزيکي ,محوري‏ترين آموزش‏هاي ايليا,روش‏هاي سي و شش گانه تفکري ,تفکر خلاق,تفکر مفهوم‏ياب,دورانديش, تصميم‏سازي و تصميم‏بيني,تجربه عشق الهي, احياء روح,انقلاب دروني,نور زنده,هدايت الهي و زندگي متعالي ,ازدواج هماهنگ,کلام خلاق,سواد ظاهري ,جريان زندگي,مسيح و مسح شدگان ,پيروان و شاگردان ايليا,توانايي‌هاي فوق العاده‌اي ,الهي تسليم و خدمتگزارم,الهي ‌اي که با مني تسليم و خدمتگزارم ,روح مسيح, شيطان, ساحر و جادوگر


[1] منبع: فيلم گزارش مستند از زندگي ايليا «ميم»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر