۱۳۹۲ آذر ۸, جمعه

تصمیم گیری و زاویه های تصمیم


دربـاره تصمیم گیری

در تصمیم گیری می توانید تصمیم‏ها را گیر بیندازید، یعنی تصمیم گیری کنی. تصمیماتی گرفته شده وجود دارد که تنها لازم است آنها را صید کنید. یا آنکه تصمیمات را بسازید و تصمیم سازی کنید. در شرایطی بهتر است تا جهان، زندگی و سرنوشت برایتان تصمیم بگیرد و شما صرفاً تصمیمات را بیابید و این تصمیم یابی است. گاهی لازم است خود موضوعات، تصمیم را اعلام نمایند که آن تصمیم بینی است. . . اما در اغلب مواقع مردم دچار تصمیم داری هستند. از پیش تصمیم خود را گرفته‏اند و قضاوت خود را کرده‏اند گویی از همه چیز باخبرند و اسرار را در نگاه خود دارند. تصمیماتی که اکثراً می گیرند غالباً سطحی، عجولانه و هیجان زده است و تهی از آگاهی لازم و کافیست. بنابراین به نتایجی آشفته و نا هماهنگ و عمدتاً مخرب منجر می شود.
گاهی با ایده های کم و بیش روشنی برخورد می کنید و می ماند بررسی و انتخاب یک ایده، ولی گاهی لازم است تو ایده‏ها را بیاوری و چیزی در معرض دیده تو نیست. که این‏ها از دو مسیر می روند.
در روند انتخاب مراقل خوش بینی و بدبینی و وهم بینی باشید و از وجود عنصر واقع بینی در سراسر روند آن اطمینان حاصل کنید.
در اکثر موارد یک تصمیم بزرگ از بسیاری تصمیمات کوچک خوب‏تر است اما در مواردی لازم است یک تصمیم بزرگ را از طریق تصمیمات کوچک‏تر اتخاذ نمود و در مواقعی تصمیم نگرفتن، خود بهترین تصمیم ممکن است چون نیازی که پاسخش تصمیم گیری است دارای پاسخ های دیگری نیز می تواند باشد. پس تا شرایط تصمیم گیری و قضاوت فراهم نشده به آن اقدام نکنید و نیز اگر ضرورتی در آن نیست صرف نظر کنید.
ابتدا بر پایه محکمات و مسلمات، و آنچه کاملاً آشکار است انتخاب کن و سپس بر مبنای اسرار، و آنچه نا آشکار است و نیمه آشکار، این روش خردمندانه زیستن در زمین است.
امور از انواع گوناگون‏اند بنابر این برای موضع گیری متناسب، باید با هر دسته از امور همجنس، به نوعی برخورد کرد و از همین است که ضرورت شیوه های گوناگون انتخاب بوجود می آید.
برای انتخاب هماهنگ گاهی تفکر لازم است آنهم به شیوه های متناسب با موضوع و شرایط. گاهی به سکوت رفتن راه گشاست و گاه مراجعه به رویاها. زمانی تنها قلب است که می تواند پاسخ ات دهد و ایمانت تو را می رهاند و زمان دیگر از راه های دیگر. اما باید کار را از جایی شروع کرد و آنجای مطمئن و امن و ایمن، ایمان است که آمین روح الامین و ام الامر به آن آنست. . .
و بعد از ایمان و تکیه به قلب، به نور عقل و آن روشنایی که در ذهن می آید، انتخاب کنید. پس برخلاف قلب و ایمانتان که بر خلاف روح است تصمیم نگیرید و قضاوت کنید.
از آنچه قلبت را می لرزاند و منقبض و گرفته می کند به شدت پرهیز کن. این وصیت آدم بود به فرزندش. اگر آدم به ترس و توجهی که به درونش راه یافت به خوبی توجه می کرد هرگز از عمق حضور خداوند رانده نمی شد.

برگرفته از كتاب تعالیم حق (الاهیسم - جلد دوم) ـ اثر ایلیا «میم»


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر